یتیمی دامن مادر گرفته اشک میریزد که ای مادر چرا بابای ما دیگر نمی آید
بگو مرد جذامی را پی دلجوئیت دیگر ز راه مرحمت آن سلطان بحروبر نمیآید
من ژولیده میگویم به صد آه و به صد افغان
چرا یا رب به مسجد ساقی کوثر نمی آید
نظرات شما عزیزان:

.gif)
.gif)
.: Weblog Themes By Pichak :.